آقا قربان شما

Monday, January 26, 2004

با سلام
احتراماً به استحضار مي رساند به دليل حجم بالاي فعاليت هاي شركت كه وقت گرانبهاي همكارانمان را به تمامي به خود اختصاص داده است‌ اين وبلاگ تا اطلاع ثانوي كه همانا روز قيامت است‌ تعطيل و در آن تخته خواهد شد. لطفاً مجددا شماره گيري نفرماييد.
آقا قربان شما

بي بي بييييب
بي بي بييييب

Monday, January 19, 2004

نگفتم شكست مي خوره؟

Wednesday, January 14, 2004

آقاي روح الهي نوشتي؟
دقت چردي نووشتي يا همين جوري نووشتييي؟

مي خوام اينجا رو آپديت كنم حاجي نمي ذاره. كدوم حاجي؟
اين حاجي كه بغل دست من وايستاده
خب؟
امروز ممد صوص يه جك گفت كه تصادفا بامزه بود:
گفت مي دوني دخترا براي چي يه فيلم سوپر رو تا آخر نگاه مي كنن؟
براي اينكه فكر مي كنن آخر فيلم زنه با مرده ازدواج مي كنه..
ها ها ها

آقا قربان شما


Tuesday, January 13, 2004

اخبار:

* در پي انجام عمليات ساختماني در حد فاصل مركز و مالي و بارش نزولات جوي، آب باران به داخل اتاق يو پي اس واقع در انتهاي آرشيو نفوذ كرده و باعث خاموش شدن يو پي اس توسط مسئولين بخش كاپيوتر گرديد. به اين ترتيب كليه كامپيوترهاي مركز از ساعت 8.5 صبح خاموش و كليه فعاليت هاي كامپيوتري متوقف گرديد. توقف اين فعاليت ها باعث گرديد تا كليه كارشناسان در دسته هاي چندتايي به نقل شايعات، تحليلهاي كاري و پيگيري اخبار بپردازند. گفتني است شليك توپخانه كيوان به سوي برخي مواضع كه در حاشيه تبريك عمومي بدليل ارتقا كارشناسي يه بنده خدايي انجام شده بود از جمله مباحث جمعهاي امروز صبح بود. با راه اندازي مجدد شبكه در ساعت 14، ادامه فعاليتها به روند عادي بازگشت.

* غيبت بي خبر جمع قابل توجهي از كارشناسان تي پي اس در جلسه توليد ناب كه شب گذشته در دفتر مقام عظماي معاونت برگزار گرديد، خشم آن مقام را برانگيخت. شاهدان عيني جمله "آقايون مثه اينكه كارو جدي نگرفتن" را از قول ايشان نقل كرده اند. در صورتجلسه توزيع شده از دفتر تي پي اس كه كپي دستنوشته هاي روي برد بوده است، ضمن درج غيبت غايبين، كليه آنها به ارائه گزارش توليد ناب در فرداي همانروز محكوم شده اند.

* تيم فوتبال مركز با قبول شكست 2 بر يك از تيم رنگ از مسابقات حذفي دسته دو شركت كنار رفت. تنها گل مركز در اين سري مسابقات توسط ايمان و روي پاس مهران به ثمر رسيد.

* با وجود قبول دعوت براي نوشتن از سوي پيمان و فرهاد، هنوز مطلبي از آنها پابليش نشده است. در همين راستا امروز دعوتنامه نوشتن براي علي-ب ارسال گرديد. نامبرده ضمن قبول ضمني نوشتن مطلب، اين وبلاگ را پروژه اي از پيش شكست خورده دانست و پيشنهاد استفاده از گروههاي ياهو را مطرح ساخت. ضمنا هنوز از سرنوشت دعوتنامه ارسالي براي قزل اطلاعي در دست نيست.

* هواي شركت امروز باراني و سطح خيابانها پوشيده از آب است.

پايان پخش اخبار
آقا قربان شما

Monday, January 12, 2004

در اولين مرحله دعوت براي نوشتن در اينجا براي فرهاد، پيمان و قزل ارسال شد. پيمان كه داغ بود و قبول كرد اما بعيد ميدونم بيشتر از يكي دو تا پست بنويسه. قزل كه احتمالاً با خشونت تمام ميگه برو بينيم بابا. فرهادم كه فعلا دنبال كاره و مصاحبه داره و از اينا. پس هنوز من هستم و حوضم. اگر حوصله نوشتن داريد به من بگين تا پس از رويت، اقدام شود. در ضمن عبور خانواده از اينجا محتمل است.
بخوانيد و بنويسيد، ولي جوانب احتياط را رعايت كنيد.
آقا قربان شما

فكر كنم تا فروپاشي تدريجي اينجا (ستاد اجرايي) اينقدري نمانده. بچه ها هم كه دارند كم كم پراكنده ميشوند و هركدام يك گوشه دنيا ميفتند. سعيد و بهنام و قزل و فرهاد و سيد كه رفتند و بقيه هم يكي يكي امروز و فردا ميروند. اين حركت تلاش مذبوحانه ايست براي اينكه بالاخره از اينجا هم كه رفتيد! از حال و روز اينجا و همكاران سابقتان با خبر باشيد.. هرچند كه به همت شما مطمئنا يك هفته هم دوام نخواهد آورد.
اگر هنوز در مركزيد... اينجا از آخرين بازيهايي كه در مركز رواج دارد، از آخرين دسته گلهايي كه روسايمان به آب ميدهند، از هرچيزي كه فكر ميكنيد براي رفتگان جالب است بنويسيد
اگر از مركز رفته ايد... از خودتان، از كار و بارتان كه كساد است يا هر چيزي كه فكر ميكنيد تسلاي دل بازماندگان است بنويسيد....
باشد كه حب پدر بزرگوارمان حسين آقا هر روز در دلهامان مستحكمتر گردد.
آقا قربان شما